چکیده تحقیق :
اعتیاد کودکان ونوجوانان درقریه وقصبات 9 ولایت شمال نگرانیهای جدی را درپی داشته است عمق فاجع ازآنجا آغاز میشود که تعداد قابل شماری نا خواسته به دامن اعتیاد ازدوران بار داری مادرانشان معتاد به دنیا میایند.
بیشترین کودکان معتاد درسنین بین نوزادی الی هفت سالگی به این بلای خانمان سوز گرفتار میشوند ، که ازحقوق اولیه خویش محروم اند.
این اطفال بطورعموم درخانواده های که پدرومادرشان بی سواد اند . از اضرار موادمخدر بی اطلاع اند که خود به اعتیاد آلوده اند . به دنیا آمده اند که این کودکان باعتیاد نا خواسته سر دچار شده اند.
ازاینکه اطفال درمکانهای متفاوت زندگی میکنند تا هنوز به شکل سازمان یافته درجامعه حضور ندارند. وفکر میکنند که کشت موادمخدر یکی ازپر درآمدترین موادی است که باید به آن توجه صورت گیرد. وهنوز از جایگاه حقوقی موادمخدر که زمینه جزایی حقوقی را درپی دارد درک کرده نمیتوانند.
مقدمه این تحقیق :
این تحقیق که دربرگیرنده 43 سئوال اساسی کمی وکیفی درباره بررسی ناهنجاریهای اجتماعی برخواسته ازاعتیاد درشمال کشور تنظیم شده بود خوشبختانه توسط تعداد 120 تن ازمحققین جوان به مرحله اجرا وتحقق رسید.
نهاد اجتماعی خط نو با تجربه چیزی در حدود بیش از سه سال تاسیسش در عرصه های کاری خویش از جمله ،فقر زدایی ،آگاهی دهی، تدویرسمینارها ، کنفرانس ها ، ورکشاپ ها،اشتراک درکنفرانسهای بین المللی ،انجام کارهای تحقیقی، با تدویر ده ها گردهمایی در بین شهروندان ، روستانشینان وهمچنان درشهرها و ولسوالی ها بخصوصآ درچهار بخش عمده ازجمله کشت مواد مخدر ، افزایش معتادین مواد مخدر، چگونگی تداوی معتادین مواد مخدر وتهیه راپور قاچاقبران مواد مخدر فعالیث داشثه و دارد.
فرضیه های که ممکن سوال گونه دراین جا مطرح شود.
1- تاریخچه کشت مواد مخدر واعتیاد درافغانستان
2- چه کسانی ویاکدام نهاد ها دربخش مواد مخدر فعالیت داشثه اند.
3- چه تعداد شفاخانه ها در بخش تداوی معتادین مواد مخدرهم اکنون فعالیت دارند.
4- چه تعداد نهاد های ملی وبین المللی دربخش مواد مخدر فعالیت دارند.
5- هدف از تحقیق نهاد اجتماعی خط نوچه بوده است
6 – نتیجه این تحقیق چه هست
7- پیشنهادات این تحقیق کدام است.
این هفت فرضیه عناوین بسیار عمده مواد مخدر کشور است که ذیلآ ارایه خواهد شد ، ما تحقیقات خویش را دراین هفت فرضیه آماده کرده ایم که درمورد هر کدام از این ها مطالب گرچند مختصرارائه خواهیم کرد. امیدواریم که بتوانیم توسط این گزارش تا حد معیارهای چند لایه ای تحقیقات خویش را به نمایش بگذاریم وقناعت محقیقین بعد از این تحقیق ویا کسانیکه مایلند راجع به وضعیت کشت،تولید ، ترافیک ومصرف موادمخدر درافغانستان مطالعه کنند را حاصل نمائیم.
تاریخچه پیدایش وکشت مواد مخدر/ خشخاش درافغانستان
کشت خشخاش و تولید تریاک در (3400) سال پیش از میلاد مسیح در کناره جنوبی منطقه بینالنهرین آغاز شده است. در آن زمان سومریان خشخاش را گیاه لذت بخش میشناختند. کشت گیاه لذت به دلیل رضایت مصرف کنندگان آن به سرعت در میان آسوریان و سپس بابلیان رواج یافت و سرانجام به مصر رسید.
(1300) سال پیش از میلاد مسیح جاده تجاری فروش تریاک که توسط فراعنه مصر از طریق فنیقیه و کرت ایجاد شده بود تریاک را به کناره های دریای مدیترانه، یونان و سپس به اروپای فعلی رسانده است. گیاه خشخاش از ناحیه آسیای صغیر به یونان منتقل شده است. اگر چه در بعضی از منابع آمده است مجارها اولین ملتی هستند که با گیاه خشخاش آشنا شدهاند ولی هومر شاعر نابینا و حماسه سرای یونانی (600) سال قبل از میلاد مسیح در آثار خود از گل خشخاش كه در باغهای شهر روم كشت میشده یاد میکند. وعصاره آنرا دوای معجزه گر می شناختند. وهم چنین سقراط پایه گذار دوا سازی با رویکرد دیگر در سال (460) میلادی تریاک را داروئی معجزهگر که تمام بیماریها را التیام میبخشد نمیداند اما مصرف آن را در بند آوردن خونریزی، بیماریهای داخلی، بیماریهای زنانه و واگیر دار توصیه میکند.
در سال (330) میلادی در هنگام حمله اسکندرمقدونی تریاک به ایران و سپس به هندوستان رسید. ابوعلی سینا در سال (1020) مسیحی به شاگردان خود میآموخت که تریاک قویترین ماده بهت آور و مخدر جهان است. در سالهای (1300م) در زمان تفتیش عقاید از طرف کلیسا تریاک به مدت (2) سال از اروپا ناپدید شد زیرا کشیشان مسیحی اعتقاد داشتند هر چه که از شرق میآید با شیطان ارتباط دارد. در سالهای (1600م) ملکه الیزابت اول اجازه صدور تریاک از هند به انگلستان را صادر کرد و عملاً از سال (1637م) تجارت تریاک از انگلستان به چین شروع شد.
اسناد تاریخی و لوحهای نقاشی کشف شده از یونان قدیم و مصر باستان حکایت از آن دارد که طبیبان از بوته خشخاش و بوته شاهدانه به عنوان گیاه داروئی استفاده میکرده اند. پلین دانشمند رومی اولین کسی بود که شیره غلیظ خشخاش را به نام اوپیوم جهت استفاده علمی در دواهای مسکن عرضه کرد. اوپیوم از ریشه اوپوس به معنای شیره گرفته شده و در برخی موارد از آن به نام هیپون و یا افیون نیز نام برده شده است.
آنچه مسلم است در قرون قبل از میلاد کشت و استفاده از بوتههای موادمخدر صرفاً جنبه داروئی داشت ولی کشورهای انگلیس فرانسه و پرتگال در فاصله قرون (16) تا (18) میلادی از تریاک برای سلطه بر کشورهای ضعیف استفاده کردند. وقوع جنگ اول تریاک در مارچ (1839) میلادی و جنگ دوم تریاک در (1856) میلادی میان چین و انگلیس یک واقعیت غیرقابل انکاری در ترویج مواد مخدر است.
در فاصله سالهای (1620) تا (1670) استعمال مواد مخدر در میان نیروهای طرفدار راجپوت رواج یافت و پس از جنگ اول تریاک سربازان چینی مجبور به مصرف روزانه تریاک شدند و از سال (1637) به بعد تریاک به کالای عمده تجاری بین دو کشور تبدیل شد. چین در سال (1841) میلادی در جنگ دوم تریاک از انگلستانشکست خورد. دلیل جنگ تریاک این بود که انگلیسیها میخواستند تریاک رابه کشور چین وارد کرده و آن را بفروشند. چین با تصمیم انگلستان مخالفت کرد و سبب شد تا انگلستان به چین حمله کند. این جنگ دو سال طول کشید و سرانجام جنگ بهسود انگلیسیها خاتمه یافت. این شكست راه را برای نفوذ و سلطه انگلیس بر سرزمینهای شرقی هموار کرد و دوراناستعمار بر اراضی وسیع چین آغاز شد. اما این دوران شروع مبارزات مردم چین علیهدولت انگلیس هم هست. مردم این كشور پهناور با تحریم تریاك سالها درمقابل دولت انگلیس ایستادگی كردند اما بعدها به موجب معاهدهای كه استعمارگرانبر چینیها تحمیل كردند آنان مجبور شدند پنج بندر مهم خود را برای تجارت تریاك بهانگلیسیها واگذار نمایند.
در سالهای اخیر تولید تریاک صورت دیگری به خود گرفته است. در سال (1992) قاچاقچیان مواد مخدر کلمبیا نوع مرغوب دیگری از هروئین را به آمریکا صادر کردند. منطقه مثلث طلایی واقع در جنوب شرقی آسیا در سال (1995) مرکز تولید مواد مخدر بود و مسیر جدید ورود آن به اروپا و آمریکا از برما، لائوس، کمبوجیا و جنوب چین میگذشت. در سال (1999) تولید مواد مخدر به افغانستان انتقال یافت و 75 درصد از هروئین دنیا در افغانستان تولید شد. تریاک با این پیشینه درجهان وامروزه کشت مواد مخدر در افغانستان سابقه طولانی محلی وسنتی دارد. که کشت آن در زمان سلطان محمود غزنوی برمیگردد. وهم معمول بوده است و در برخی از مناطق بخصوص در شرق افغانستان از آن به شکل دوا برای تسکین درد و برای درمان بیخوابی استفاده میکردند. در ابتدای دهه (80) میلادی تخم گیاه خشخاش از طرف پاکستان وارد افغانستان شد و پس از کشت و تولید تریاک، شیره آن به کارخانههای تولید هروئین در داخل پاکستان برده شد. به این ترتیب افغانستان در سال (2006) توانست با کشت و برداشت (6100) تن تریاک (92) درصد تولید تریاک جهان را به خود اختصاص دهد. این مقدار تولید در سال (2007) به بیش از (15) درصد افزایش یافته و هم اکنون افغانستان 95 درصد هروئین دنیا را به تنهایی تامین میکند. با وجود آن که بر اساس قوانین افغانستان کشت خشخاش در آن کشور ممنوع است دولت این کشور اراده لازم را برای کنترل کشت خشخاش و جلوگیری از توسعه آن ندارد.
در ایران در زمان صفویه ابریشم کالای اصلی تجاری بود و بخش عمده درآمد پادشاهان صفوی از راه تجارت ابریشم به دست میآمد. پس از نفوذ سیاسی اروپائیان و بخصوص انگلیس و رواج تجارت خرید تریاک سبب میشود تا روستائیان به جای تولید ابریشم به طرف کشت تریاک کشیده شوند بطوری که در دوره قاجاریه تجارت ابریشم عملاً نقش چندانی ندارد، کالای تجاری عمده در ایران تریاک است و اکثر روستاهای ایران به کشت تریاک مشغول هستند. کشت خشخاش و تولید تریاک تا سال (1334) خورشیدی ادامه پیدا میکند و در این سال کشت آن در ایران ممنوع و مبارزه با آن به عنوان یک کالای مضر شروع میشود.
بررسی آماری نشان میدهد در سی سال گذشته میزان رشد اعتیاد در ایران سالانه (8) درصد و بیش از سه برابر رشد متوسط جمیعت در این سه دهه بوده است. طبق تحقیقاتی که وزارت بهداشت با همكاری سازمان ملل در سال (1382) انجام داده است بیش از سه میلیون و هفتصد هزار نفر در ایران مصرفكننده مواد افیونی از جمله تریاك، شیره، هروئین و به ویژه مرفین بودهاند كه بیش از (3) میلیون نفر از آنان بیشتر از یك سال مواد مخدر مصرف میکردند و (2) میلیون و (547) هزار نفر به آن وابستگی شدید داشتند. در این گزارش آمده است که یك میلیون و (214) هزار نفر نیز آن را تفریحی و تفننی مورد استفاده قرار میدادند. شایعترین مواد مصرفی در ایران شامل تریاك، هروئین و حشیش بود و افزایش شیوع استعمال مواد مخدر در زنان و كاهش میانگین سن شروع مصرف از دیگر یافتههای تحقیق بود.
طبق گزارش سال (2005) سازمان ملل در مورد اعتیاد، ایران بالاترین تعداد معتادین به مواد مخدر در جهان را در اختیار دارد و بدون احتساب کودکان نزدیک به (3) درصد از جمعیت بالای پانزده سال مواد مخدر مصرف میکنند. در ایران حدود 500 هزار دلال به کارفروش موادمخدر مشغول هستند تا مواد مخدر را به (2) تا (3) میلیارد پوند درخیابانها توزیع کنند.
هم اكنون در جهان (144) میلیون نفر كانابیس، (29) میلیون نفر آمفتامین، (14) میلیون نفر کوکائین و بیش از (13) میلیون نفر تریاک و هروئین مصرف میکنند. این آمار نشان دهنده افزایش مصرف محركهاى نوع آمفتامین و كاهش مصرف تریاک و مشتقات آن است. حشیش بیشترین نوع ماده مصرفى در دنیا است و معتادین به هروئین و کوکائین با بیشترین مشکل مواجه هستند. در ایران تریاک همچنان شایعترین ماده مصرفى و کشیدن آن بیشترین روش مصرف بوده و (16) درصد از معتادین، مواد مخدر را از طریق تزریق مورد مصرف قرار میدهند. بر اساس تحقیقات انجام شده هروئین و حشیش بیشتر در مكانهاى عمومی، پاركها، خرابهها، زیر پلهها، باجههاى تلفن عمومی، حمام، تشناب و تریاک در محیطهای خصوصی مصرف میشود.
درافغانستان نیز طبق آمارهای رسمی دولت افغانستان بیش ازیک میلیون و600 هزارتن به موادمخدر آغشته است. که از این میزان بیش ازیکصد هزارتن ازطریق زرقیات وباقی از طریق دود کردن تریاک معتادهستند قریب باتفاق کسانیکه معتاد هستند ازطریق مهاجرت ، دود ، تفننی ورحمی رو به اعتیاد آورده اند. ومکانهای مصرف موادمخدر که تاکنون تثیبت شده است بیشتر مخروبه ها ، زیر پلها ، اماکن بلا استفاده دولتی ، مکانهای تجمع عمومی پارکها ، جوارمساجد ، رودخانه ها ، قبرستانیها ، تشنابهای عمومی ، زیرزمینیها ، سرای های مستری گری وسرکها وکوچه های فرعی اما هستند کسانیکه درخانه ها وقیلیون (چیلم)سراهای شهر وباغها بگونه پارتیهای شبانه وروزانه موادمخدر مصرف میکنند.
1- قبلآ چه کسانی ویاکدام نهاد ها دربخش مواد مخدر فعالیت داشثه وگزارش ارایه نموده اند.
نهاد ها وسازمان هایکه در بخش مواد مخدر در افغانستان فعالیت دارند
الف: وزارت مبارزه با مواد مخدر
ب: معنیت مبارزه با مواد مخدر
ج: New Line Social Organization نهاد اجتماعی خط نو
د: UNODC سازمان ملل متحد
ذ: وزارت کار و امور اجتماعی
ر: وزارت صحت عامه
ژ: وزارت زراعت
س:وزارت امور داخله
ش: کمیسیون مستقل حقوق بشر
شفاخانه های که در بخش تداوی معتادین مواد مخدر درمراکز ولایات افغانستان فعالیت میکنند.
شفاخانه یکصدر بستر ریاست صحت عامه بلخ
موسسه 50 بستر شهامت
موسسه 50 بستر نجات
شفاخانه 300 بستر معتادین جنگلک
شفاخانه 50 بستر در جوزجان
شفاخانه 50 بستر در قندهار
شفاخانه 50 بستر هرات
شفاخانه 20 بستر در بدخشان ، کندز ، سمنگان ، فاریاب ، غور ، نمیروز ، بامیان ، غزنی ، کنرها و لغمان و همچنان شفاخانه 30 بستر در بغلان
مجموعاً در تمام کشور، ۱۰۵ مرکز تداوی معتادین مواد مخدر وجود دارد که مسئولیت و مدیریت ۲۱ مرکز آن را مستقیماً وزارت صحت عامه به عهده دارد، که تعداد مجموعی بستر های آن به ۱۱۰۰ بستر میرسد وهر مریض نیز به مدت ۴۵ روز در این مراکز جهت تداوی و یا زهر زدایی بستر میشود
هدف از تحقیق ما در موارد ذکر شده چیست؟
هدف از تحقیق در موارد ذکر شده اینست :
اولا باید دانست که تاریخچه کشت مواد مخدر در افغانستان چه بوده و از کدام زمان کشت موادمخدر شروع شده و در کدام نقاط کشور مردم دست به کشت مواد مخدر میزدند . و دلیل کشت آن چه بوده ، آیا از کشت مواد برای ساختن دوا استفاده میشده است یا کدام جنبه دیگر هم داشته است .
ثانیا ، باید بدانیم که چرا افغانستان یکی از کشور های است که بیشترین تولید کننده مواد مخدر در جهان میباشد و چرا تا کنون این معضل یا پدیده شوم از بین نرفته و در کشت و افزایش معتادین کاهش به عمل نیامده است.
ثالثا ، وقتی ادعا میشود که بیش ازیک میلیون وششصد هزار انسان مصاب باعتیاد است اگرفرض براین باشد که هرمعتاد حداقل سه عضو فامیل وحداکثر10 عضو فامیل داشته باشد میانگین این مصبیت که فراهم کننده عدم سلامت روحی وروانی جامعه است فاجعه آفرین میشود که صحت وتندرستی تعداد 11200000 شهروندان را صدمه میزند.
رابعا، چرا اطفال مورد توجه این تحقیق قرار داشته است ؟ ما به کمک محققین نهاد اجتماعی خط نو برآن نبودیم که این تحقیق را برای اطفال بصورت مستقیم اجرا کنیم ازمجموع 107 گزارش تحقیقی ما که با ادارات مختلف وشهروندان صورت گرفته نشان میدهد. که روند طبیعی اعتیاد دربین شهروندان ازدوران انعقاد جنین شروع شده است.
چنانچه که تحقیقات همواره از جز شروع شده بطرف کل میرود. و نهاد اجتماعی خط نو هم تحقیقات را در این زمینه از جز شروع نموده تا در سطح کل به کمک محققین خود برساند.
گزارش تحقیقی نهاد اجتماعی خط نو در 9 ولایت شمال افغانستان
اعتیاد کودکان و نوجوانان در قریه وقصبات ولایات شمال واقعا معضل خیزاست.
کودکان ( مظلومترین و بی دفاعترین ) قشری هستند که در دام اعتیاد افتادهاند و ابعاد ماجرا، مسئولان رده بالای افغانستان را هم نگران کرده است. با این حال، متاسفانه گویا ما همواره صبر میکنیم تا هر مسئلهای به فاجعه و بحران تبدیل شود تا روی آن کار کنیم و برای حل آن قدم اساسی را برداریم. رشد اعتیاد در میان کودکان در سالهای اخیر بنابر یافته های این نهاد بسیار زیاد گردیده است. که بسیاری از کودکان ناخواسته به اعتیاد گرفتار شدهاند. حتا بسیاری ازآنها معتاد به دنیا میآیند. حتا خیلی از اطفال معتاد ، خود نمیدانند که معتاد هستند. زمانی که متوجه میشوند عصبانی ، شوکه و بسیار ناراحت میشوند. همچنین ترک مواد مخدر در کودکان به دلیل شرایط فیزیولوژیکی آنان آسان تر اتفاق میافتد، ولی مهمتر آن است که ما زمینه بازگشت کودکان به شرایط پیشین را از بین ببریم که برای این کار نیاز به تقویت زیرساختها ومراکز درمانی داریم که متاسفانه هماهنگی های لازم برای این امر در میان بخشهای مختلف وجود ندارد.یک سروی که از سوی نهاد اجتماعی خط نو درشمال کشور بالای 154 نفر از کودکان در 9 ولایت شمال بگونه فرعی صورت گرفت، که خیلی نگران کننده ومتاثرکننده است . این سروی که حول محور پژوهش کمّی انجام داده شده است ما را برآن داشت تا به ابعاد ماجرا بیشتر و بهتر پی ببریم. حوزههای اصلی این تحقیق که درعنوان فرعی یک پژوهش کلان شکل یافته است عبارت بود از مشخصات کلی کودکان، نحوه شروع مصرف (علل و انگیزه)، وضعیت والدین، پراکندگی مکانی کودکان و وضعیت آنها و آسیبهای ایجاد شده، علاوه بر اعتیاد.
|
از بین 154 نفر، 72درصد آنها پسر و باقی دختر بودند و البته این بدان معنا نیست که تعداد دختران درگیر اعتیاد خیلی کمتر از پسران است. دختران به دلایل مختلف از جمله خشونت خانواده ها در خانهها محبوس اند. و مصرف موادمخدر در بین آنها آنطور که در بین پسران دیده میشود، در بیرون از خانه کمتر ویا هیچ دیده نمیشود.
بیشترین تعداد کودکان معتاد درگروه سنی:
بیشترین تعداد کودکان درگیر اعتیاد در گروه سنی 5 تا 13 ساله قرار دارند و بیشترین زمان آغاز اعتیاد هم از نوزادی تا 2 سالگی بوده کهنزدیک به نیمی از این کودکان هیچگونه اوراق هویت (تذکره نداشتند.) این بدان معناست که این کودکان از بسیاری حقوق اولیه خود محروم هستند. 25 درصد آنها به سن مکتب رفتن نرسیدهاند. 44 درصد آنها از حق تحصیل محروم اند. 21 درصد هم ترک تحصیل کرده و فقط 10درصد آنها در حال تحصیل هستند. 67 درصد این کودکان، به صورت اجباری به کار گماشته شدهاند و بقیه کار نمیکنند، اما احتمالا آنها به دلیل اعتیاد است که کار نمیکنند یا نمیتوانند کار کنند و نکته مهم این است که برخلاف تصور بسیاری، اکثریت کودکان معتاد را خانواده های فقیروترکمن تشکیل نمیدهند بلکه از صنوف وطبقات مختلف هستند. از میان کودکان دچار اعتیادی که مورد مطالعه قرار گرفتند فقط 24 درصد آنها ترکمن وقالین باف بودهاند. بیشترین علل اعتیاد در بین کودکان، قرار گرفتن در خانواده معتاد و همچنین شیر مادر معتاد است. تصور رایج این است که بچهها چون به کار واداشته میشوند، معتاد میشوند، اما فقط چهار درصد از آنها این شرایط را داشتند. و45 درصد آنها از شیر مادر معتاد شان ، گرفتار اعتیاد شده اند. به طور کلی 54 درصد از کودکان، به صورت اجباری معتاد شدهاند. بچههایی که کار نمیکنند بیشتر از شیر مادر و دود مواد مخدر و بچههایی که کار میکنند علاوه بر اینها، تحت تاثیر دوستان و شبکه های مافیایی که آنها را به کار گماشتهاند، معتاد شدهاند.
وضعیت پدران کودکان معتاد:
وضعیت پدران کودکان معتاد هم 36 درصد شان معتاد هستند. 4 درصد آنها فوت شده یا از کارافتاده و بیکارند. 33 درصد آنها بیسواد هستند و یا حداکثر سواد ابتدایی دارند. 10 درصد آنها بیکار، 11 درصد کارگر، 6 درصد مواد مخدرفروش ودهقان هستند و یا هم به مشاغل کاذبی دستفروشی اشتغال دارند. مواد مخدرمصرفی آنها، بیشتر شامل تریاک خام و کشیدن تریاک ، هرویین وپیچکاری است.
وضعیت مادران این کودکان:
وضعیت مادران این کودکان هم 29 درصد این مادران درگیر اعتیاد هستند. 12 درصد آنها سرپرست خانوار هستند و 3 درصد نیز به کارهای خلاف عفت و یا فوت شدهاند. از بین این مادران، 32 درصد آنها بیسواد بوده و 10 درصد آنها تحصیل ابتدایی دارند. 12 درصد آنها گدایی گری میکنند. باقی هم به موادفروشی، تنفروشی و... میپردازند. در بین مادران هم همچنان مصرف خوردن تریاک خام بالاست، اما چندمصرفی (مصرف چند مواد مخدر همزمان) کمتر است.
پراکندگی جغرافیایی کودکان معتاد:
پراکندگی جغرافیایی کودکان معتاد شناسایی شده قرارذیل است:این گزارش نشان میدهد 34 درصد از آمار کودکان معتاد شناسایی شده درولایت بلخ زندگی می کند که دراین میان، بیشترین آنها در ولسوالیهای کلدار، شورتپه، دولت آباد ، چمتال ، چهاربولک ، بلخ ، شولگره وشهر مزارشریف بود وباش دارند. بعد ازولایت بلخ، ولایت قندوز 30 درصد کودکان معتاد را در خود جای داده است. که شامل ولسوالیهای علی آباد ، خوش تپه وامام صاحب می باشند ، درولایت بدخشان با مرکزیت فیض آباد نیز 16 درصد کودکان معتاد زندگی میکند.
درولایتهای تخار، جوزجان ، سرپل ، بغلان وسمنگان بعد از بلخ ، قندوزوبدخشان 20 درصد کودکان معتاد را دارا هستند. ولی در ولایت فاریاب این پژوهش بنابر دلایل مشخصی ازقبیل نبود امنیت ، گریز از معلومات ، باورهای سنتی نتوانسته است که اطفال مصاب به اعتیاد را شناسایی کند ، دریک پژوهشی که قبلا ازطریق مجاری غیر رسمی اعلام شده است ، بیش از 7000 کودک معتاد در ولایتهای متذکره شناسایی شدهاند.
تنوع مواد مصرفی کودکان:
در خصوص تنوع مواد مصرفی در میان کودکان شناسایی شده افزود: دربلخ و قندوز، دسترسی کودکان به مواد متنوع بیشتر است، اما نقطه نظر این است که در بدخشان وتخارعلاوه بر مواد مخدر، کودکان به الکل و در سرپل وسمنگان به سیگار هم دسترسی راحتی دارند. به علاوه، پراکندگی سنی در بلخ و قندوز بیشتر است و در بدخشان اکثر کودکان معتاد زیر 13 سال هستند.
27 درصد این کودکان، معتاد به دنیا آمدهاند. 43 درصد آنها مصرف مستقیم موادمخدر را دارند و بقیه یا از طریق مصرف غیر مستقیم مانند دود مواد مخدرویا جمع آوری محصول تریاک و یا هم از طریق شیر مادر (8 درصد) معتاد شدهاند. فقط 6 درصد از بین این موارد به مراکز صحی مراجعه کردهاند. 0 درصد این کودکان آزمایش ایدز دادهاند. مجموعا 16 درصد آنها تجربه رابطه جنسی داشته اند. بر اساس بررسیهای صورت گرفته، کودکانی که تحصیلات بیشتری داشتند دیرتر به اعتیاد دچار شده اند.
اهمیت سرمایهگذاری و سود در «کشت » مواد مخدر
اهمیت سرمایهگذاری و سود در «کشت » مواد مخدر در کشور سالها است که کشت تریاک خیلی عادی و حتا به عنوان یکی از اقلام عایداتی خانواده ها محسوب می شوند ودربرخی قریه جات جزو یکی ازاقلام ضروری که ازطرف صبح مصرف میشده اما مشکلاتی به این شکل وجود نداشت بلکه مشکل از آنجایی آغاز شد که در جهان، و نه فقط افغانستان ، میلیاردها دالر برای آن خرج شد و عدهای از راه خون دیگران به ثروت دست یافتند.
اولین و مهمترین بعد اعتیاد، از خانواده نشأت میگیرد. پدر معتاد، خیلی راحت مادر و بچههای دیگر را هم معتاد میکند و از آنها سوءاستفاده میکند تا به سود و مواد مصرفیی خود برسد. دومین بعد اعتیاد، خود جامعه مدنی است. جامعه مدنی که ثروت خود را به جای آنکه صرف حل کردن اینگونه معضلها کند، صرف برخی خیراتهای بیفایده و سفرهای متعدد میکند.
بیشترین میزان اعتیاد در شهرهایی است که از همه ثروتمندتر هستند و قشر ثروتمند قوی دارند. همه اینها، حاکی از ضعف جامعه مدنی ماست. ابنخلدون، 500 سال پیش به اهمیت خودی و غیرخودی در مفهوم عصبیت پی برده بود. امروزه عدهای به راحتی تقسیمبندی خودی و غیرخودی را انجام دادهاند و هیچگونه اولویتی به این مسائل، نمیدهند و آخرین بعد، درآمد بالای این صنعت است زیرا این صنعت سود فوق العاده سرشاری دارد و همواره چرخش میچرخد.
نهاد اجتماعی خط نو تنها مسئولیت گیرد آوری معلومات وتحقیقات نیست ، علاوه بر این سازمان، در مجموع وزارت مبارزه علیه موادمخدر ، صحت عامه ، زراعت ، تجارت ، کار وامور اجتماعی ، امور داخله ، انکشاف دهات ، سره میاشت ، امنیت ملی ونهاد های جامعه مدنی مسئولیت مستقیم دارند . این نهادها در کنار یکدیگر، مبادرت به اجرای یک برنامه ملی مکلف ساخته شوند. یکی از چیزهایی که آنها را مجبور میکند به وظیفهشان عمل کنند، پیگیریهای نهاد های مدنی و مردم است. مراکز درمانی کافی برای کودکان معتاد در کشور نداریم. معضلات جامعه، معطل بوروکراسی و گاه قانون میمانند؛ چیزی که نباید اتفاق بیافتد.
زنان معتاد و آسیبدیده نیز دچار مشکلات اند در این باره نیاز به مراکز ویژهای داریم که باید در این مراکز امکاناتی برای زنان که نوزاد معتاد به دنیا میآورند، فراهم باشد.شهرداری در قبال اعتیاد کودکان مسئولیتی ندارد، مگر الزامات قانونی دراین باره ایجاد شود.
به لحاظ قانونی جایگاه اعتیاد کودکان کجا است ؟
طبق آمارهای جهانی، 162 تا 304 میلیون نفر در جهان درگیر مواد مخدر هستند و در این میان از سال 2013، تاکنون حدود یک میلیون و 700 هزار نفر، به HIV مبتلا شدهاند. در جهان 296 هزار و 720 هکتار زمین زیرکشت مواد مخدر است وتنها افغانستان 209 هزارهکتارآن را بخود اختصاص داده که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان آن محسوب میشود. 76 تا 85 درصد محصول موادمخدر به بیرون قاچاقاق میشود وباقی یا ذخیره میشود ویا هم مصرف داخلی پیدا کرده است با این حال، درصد کشفیات وضبط موادمخدر درکشور بسیار کم و ناچیز ومبهم است.
طبق آمار رسمی حدود یک میلیون و 600 هزار نفر درگیر اعتیاد هستند و درصدی از آنها هم کودک هستند. در کابل و شهرهای هرات ، مزارشریف ، مواد مخدر یکی از عناوین مجرمانه است که پروندههای زیادی را تشکیل داده است. ولایت ها، بنابر شرایط هر کدام گرفتار جنبه خاصی از معضلات مواد مخدر هستند و بطورمثال در هلمند ، روستاهایی بوجود آمدهاند که تنها محصول وبازارشان ، مواد مخدر است.
اتفاق جالبی به لحاظ حقوق حمایت از کودکان معتاد رخ داده است. طبق ماده 21 قانون مبارزه با مواد مخدر، مجازات کسی که استخدام ، استعمال ویا بکار گماشتن اطفال به منظور ارتکاب قاچاق مواد مخدرحسب احوا ل به حبس پنج الی هشت سال و جزای نقدی مبلغ پنجاه هزار الی دوصدهزار افغانی محکوم میگردد
باید به کودکان توجه ویژه کرد و نمیتوان آنها را همانند بزرگسالان بررسی کرد. کودکان قربانی باید پس از درمان مورد حمایت قرار بگیرند و در بحث پیشگیری، مهم است که کودکان مانند همه کشورها، آموزش ببینند و بدانند مواد مخدر چیست در حالی که متاسفانه ما فقط با میوههای موادمخدر برخورد میکنیم و برخورد ریشهای نداریم.
یافته های این تحقیق :
این تحقیق نشان میدهد که هنوز افغانستان درفراز تحولات طبیعی خویش دروسعت اعتیاد غرق خواهند شد.
1- شیوع وگسترش اعتیاد درمیان زنان
2- آغاز اعتیاد از دوران بارداری
3- شیوع اعتیاد دربین پسران بیشتر ازدختران
4- دسترسی آسان پسران به موادمخدر
5- خشونت بیشترخانواده ها علیه دختران معتاد
6- شیوع اعتیاد دربین اطفال با والدین معتاد
7- بی سوادی والدین اطفال معتاد
8- محرومیت از حق تحصیل اطفال معتاد
9- رواج بزهکاری وتجاوزجنسی دربین معتادین = اطفال
10- عدم مراجعه برای تست صحی اطفال معتاد
11- عدم آگاهی ازجایگاه حقوقی موادمخدر دربین خانواده ها
12- شیوع امراض مقاربتی بین معتادین = اطفال
13- تبعیض آشکار بین اطفال معتاد و سالم
14- کتمان حقایق اعتیاد اطفال دربین شهروندان
15- عدم توجه به سلامت وروان جامعه بخصوص اطفال
16- ترس از ارائه معلومات بخاطر عفت عمومی جامعه = اطفال
17- تحمیل کارهای شاقه واجباری بالای اطفال معتاد
18- عدم درج آگاهی از اضرار موادمخدر درنصاب تعلیمی معارف
19- برخورد ناشایست شهروندان ؛ حکومت با معتادین = اطفال
20- عدم شناخت اعتیاد بعنوان یک مرض فراگیر دربین شهروندان
مشکلات وچالشهای این تحقیق:
مهمترین چالشهای این تحقیق قرارذیل است.
1- عدم همکاری وندادن اطلاعات ازسوی ادارات محترم دولتی بخصوص ارگانهای محلی
2- برخورد ناشایست با خبرنگاران ومحققین درادارات محلی
3- عدم آگاهی از قانون حق دسترسی به معلومات ادارات دولتی محلی
4- حاضر نشدن به مصاحبه ادارات موظف محلی با گزارشگران
5- اهمیت ندادن به گزارشهای تحقیقی ازسوی مراجع محلی وسکتورخصوصی
6- سرگردانی بیش از حد گزارشگران تحقیقی برای تهیه گزارش ازسوی ادارات محلی
7- ترس مردم ازمصاحبه با گزارشگران تحقیقی
8- ترس از افشا شدن هویت خانواده ها
9- عدم مصئونیت کاری گزارشگران تحقیقی
10- عدم حمایت نهادهای حقوقی ازتهیه گزارشهای تحقیقی
11- اجازه نداشتن موئسسات خصوصی برای مصاحبه با گزارشگران تحقیقی
12- اجازه نداشتن ادارات عدلی وقضایی محلی برای مصاحبه با گزارشگران تحقیقی
13- دخالت موئسسات بین المللی درامور داخلی موئسسات خصوصی ودولتی درتهیه گزارش
14- عدم حمایت دولت ونهادهای محلی ازکارهای پژوهشی وتحقیقی ولایات
15- عدم شناخت ادارات محلی از میزان تاثیر گزارشهای تحقیقی درفرایند پلانگذاری سالانه شان
16- عدم موجودیت آمار دقیق احصائیوی درادارات محلی دولتی وسکتورخصوصی درمورد طبقه بندی ناهنجاریهای اجتماعی
17- نبود دیتابیس معلوماتی افراد دارای سوابق تحقیق درزمینه های اجتماعی
18- نبود تشکلهای وسازمانهای تحقیق کننده راجع به ناهنجاریهای اجتماعی درکشور
پیشنهادات این تحقیق :
این تحقیق نه اولین گزارش تحقیقی ونه آخرین آنها است به باور ما حکومت افغانستان درهمکاری با نهادهای ملی وبین المللی باید:
1- مطابق قانون حق دسترسی به معلومات خودرا موظف به ارائه معلومات کند
2- به گزارشهای تحقیقی اهمیت دهد
3- وقایع اعتیاد درحال تبدیل شدن به یک بحران فراگیرطبیعی است باید دولت جدی بگیرد
4- درکاهش کشت موادمخدر برنامه عمل تنظیم کند
5- دولت وادارات همکار بین المللی درکاهش اعتیاد وتداوی آنان توجه جدی مبذول نماید
6- دولت ونهادها کارگاه های آگاهی عامه را ازشهرها به قریه جات وسعت بخشد
7- دولت ونهاد ها مساجد ومولوی ها را درسراسر کشوروادار به حمایت ازکاهش کشت موادمخدر نماید
8- دولت ونهادهای تقنینی اعتیاد را بعنوان یک عمل قابل تعذیر درقوانین برسمیت بشناسد
9- دولت نهایت توجه خود را به کمکهای سازمانها وجامعه بین المللی درامرمبارزه علیه موادمخدر وکاهش اعتیاد جلب کند
10- دولت پولیس مسلکی درعرصه موادمخدر وشناسایی قاچاقبران تربیه کند
11- دولت باجامعه جهانی درقسمت کشت موادمخدر وتداوی معتادین صادقانه همکاری نماید.
12- دولت گمرکها وسرحدات کشوررا ازعبور ومرور قاچاقبران مدیریت دقیق کند
13- دولت تزلزل مرزهای کشور را به ثبات تبدیل کند
14- دولت حمل ونقل وترانزیت کشوررا به درستی چک وکنترول کند
15- دولت ارتباطات بانکی بین کشورها وشهروندان را بخاطر راندخوری وقاچاق موادمخدرازسوی زورمندان را جدی چک وکنترول کند.
16- دولت به کارهای تحقیقی درزمینه ناهنجاریهای اجتماعی را جدی مورد حمایت قراردهد
17- دولت سازمانهای تحقیقی را بخاطر بیرون شدن ازمعضلات ایجاد نماید
18- دولت ادارات درمانی تداوی معتادین را توسعه بخشد
19- دولت سکتورخصوصی را درحصه درمان معتادین حمایت کند
20- دولت وزارت مبارزه علیه موادمخدر را مکلف به اجرای همکاری با نهادهای مدنی نماید
21- وزارت مبارزه علیه موادمخدر درپرتو قوانین با کشت ، ترافیک ، قاچاق موادمخدر مبارزه جدی کند.
منابع این تحقیق:
1- مصاحبه شهروندان
2- قومندانی امنیه ولایت بلخ
3- ریاست مبارزه علیه مواد مخدر در ولایت بلخ
4- مسول دفتر ( یو ان او دی سی ) در ولایت بلخ
5- کمیسیون مستقل حقوق بشر
6- شفاخانه 50 بستر تداوی معتادین صحت عامه ولایت بلخ
7- ( شهامت سنتر ) مرکز 70 بستر تداوی معتادین ولایت بلخ
8- مرکز تداوی معتادین زیر سن، نجات سنتر
9- د فتر اسلامیکریلیف مددکاران اجتماعی عرصه تداوی و کاهش آسیب
10-دفتر ساحوی اسلامیکریلیف
11- دفتر وسف که با متادین زرقی جهت کاهش آسیب و مریضی ایدز ( اچ آی وی )
12-معتادین
13- جامعه ( کارشناسان امور)
14- آرشیف نهاد اجتماعی خط نو
بااحترام
عبدالقادر مصباح
رئیس نهاد اجتماعی خط نو
3/2/1394 – مزارشریف